موسیقی... شــــــــاید سکوت...

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

زن خوانساری

من او را یک جور دیگر دوست داشتم جوری که به خودم مربوط بود.
من از آن زن ها بودم که عاشق چیدن میز صبحانه ، اتو کردن پیراهنش و گوشزد کردن به تمیز نگه داشتن تی شرت آبی یقه ایستاده ی محبوبم که با هم در تابستان سال پیش خریده بودیم، بودم.

من از آن زن ها بودم که بوی سیگار آزارش می داد و ترجیح می داد معشوقش به بغلش اعتیاد داشته باشد.

از آن زنها که بعد از ظهر کیک شکلاتی می پخت و شب را در آشپزخانه با او در پختن غذای محبوبش با طعم پنیرو قارچ و فلفل دلمه، عشق بازی  میکرد. من از آن زن ها بودم که زیبایی برایش مهم بود تکراری نبودن پوشیدن لباس های گلدار.
 من از آن زن ها بودم که او تب می کرد و تا صبح نمی خوابیدم ، سفر می رفت و تا به مقصد نمی رسید نمی خوابیدم.

من از آن زن ها بودم که قهر می کرد که می جنگید برای سلامتی او برای موفقیتش.
من او را یک جور دیگر دوست داشتم .

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
miss mehrabian

بخودت برس

گاهی وقتها کمی خودخواه بودن چیز بدی نیست. اگر دیگران را عادت بدهی که همیشه آب میوه ی مانده ته دستگاه آب میوه گیری سهم تو باشد یا کتلت زیادی برشته شده، یا بدمزه ترین آب نبات مانده در ظرف شکلات یا هر چیزی که دیگران دوستش ندارند؛ به مرور این می شود سلیقه ات، می شود سهمت!
هیچ کس هم نمی گوید:"آه چه موجود فداکار و دیگر دوستی".

بد نیست گاهی برای خودت بهترین و خنک ترین نوشابه ها را باز کنی.
 چرا سهم تو نرم ترین بالش نباشد یا بهترین یادگاری از سفر، یا سر گل غذا یا حتا ساعتی از برنامه ی دلخواه تلویزیونی؟
 گاهی باید مثل ملکه ها رفتار کرد. باید به دیگران فهماند در وجود هر زنی یا مردی غیر از یک موجود فداکار همیشه قانع، ملکه و پادشاه ای زندگی می کند که گاه باید عصای سلطنتش را بالا بیاورد محکم و شق و رق بر زمین بکوبد تا دیگران یادشان بیاید قرار نیست همیشه سهم تو ازمعمولی ترین چیزها باشد.
یادت باشد تو ملکه و سلطان زندگی ات هستی  نه فقط مُسکن و مرهم دردهای دیگران!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
miss mehrabian

موج احساس

کاش در این روزهای مملو از سکوت

کسی با یک بغل خبر خوب برسد!
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
miss mehrabian