موسیقی... شــــــــاید سکوت...

۹ مطلب در فروردين ۱۳۹۱ ثبت شده است

وصف شخصیت فاطمه (س) از زبان دکتر شریعتی

ســـنتـــــــــــــــوری - وصف شخصیت فاطمه (س) از زبان دکتر شریعتی

به مناسبت ایام گرانقدر فاطمیه لازم دونستم این شخصیت بزرگوار را از زبان معلم شهیدم وصف کنم... (هزینه خواندن اینمطلب:ذکر صلوات برای تعجیل در ظهور آقا امام زمان)

وصف شخصیت فاطمه(س)اززبان دکترشریعتی:

ازشخصیت فاطمه سخن گفتن بسیاردشواراست.فاطمه یک زن بود،آنچنان که اسلام می خواهدکه زن باشد.تصویرسیمای اوراپیامبر،خودرسم کرده بودواورادرکوره های سختی وفقر ومبارزه وآموزش های عمیق وشگفت انسانی خویش پرورده وناب ساخته بود.

وی درهمه ابعادگوناگون((زن بودن))نمونه شده بود.

مظهریک دختردربرابرپدرش

مظهریک همسردربرابرشویش

مظهریک مادردربرابرفرزندانش

مظهریک زن مبارزومسئول دربرابرزمانش وسرنوشت جامعه اش 

وی خودیک امام است.یعنی یک نمونه مثالی،یک تیپ ایده آل برای زن،یک اسوه،یک شاهدبرای هرزنی که میخواهد شدن خویش راخودانتخاب کند.اوباطفولیت شگفتش،بامبارزه مدامش دردوجبهه داخلی وخارجی،درخانه پدرش،خانه همسرش ،در جامعه اش،دراندیشه ورفتاروزندگی اش ،چگونه بودن رابه زن پاسخ می داد.

نمی دانم ازاوچه بگویم؟ چگونه بگویم؟ خواستم از بوسوئه تقلید کنم، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لوئی،از مریم سخن می گفت.گفت هزار وهفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن داده اند.هزار وهفتصدسال است که همه فیلسوفان ومتفکران ملت ها درشرق وغرب ،ارزش های مریم رابیان کرده اند.هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان ،درستایش مریم همه ذوق وقدرت خلاه شان رابکار گرفته اند.هزار وهفتصد سال است که همه هنرمندان ،چهره نگاران وپیکره سازان بشر، در نشان دادن سیما وحالات مریم هنرمندی های اعجازگر کرده اند.اما مجموعه گفته ها واندیشه ها وکوشش ها و هنرمندی های همه در طول این قرن های بسیار، به اندازه این کلمه نتوانسته اندعظمت های مریم را بازگویند

که:

((مریم مادرعیسی است)) 

و من خواستم باچنین شیوه ای ازفاطمه بگویم ،باز درماندم:

خواستم بگویم

فاطمه دخترخدیجه بزرگ است

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

فاطمه دختر محمد(ص) است

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

فاطمه همسرعلی (ع) است

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

فاطمه مادرحسنین است

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

فاطمه مادرزینب است

باز دیدم که فاطمه نیست.

نه،اینها همه هست واین همه فاطمه نیست.

 فاطمه،فاطمه است.

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
miss mehrabian

قرآن از دیدگاه دکتر شریعتی

ســـنتـــــــــــــــوری - قرآن از دیدگاه دکتر شریعتی

قرآن کتابی است که با نام خدا آغاز می شود و با نام مردم پایان می پذیرد.کتابی آسمانی است اما ــ بر خلاف آنچه مؤمنین امروزی می پندارند و بی ایمانان امروز قیاس می کنند ــ بیشتر توجهش به طبیعت است و زندگی و آگاهی و عزت و قدرت و پیشرفت و کمال و جهاد !
کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز!
کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست ...
این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوستلایش را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافتو از آن هنگام که این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و ... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند وبالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد، از آن است که ای برادر و خواهر روشنفکر من! نمی دانی که چه کوشش ها
کردند تا آن را از میان زنده ها دور کنند و ندایش را، هم در صحنه های جهاد خاموش کنند و هم در حوزه های اقتصاد !
گفتند قرآن را از ریشه "قَرَءَ " مگیرید، از "قَرَنَ" بگیرید و نتیجه اش این که کتاب خواندن نیست، کتاب همراه داشتن است و بخود چسباندن است.

گفتند : اسراری که فقط در نقطه زیر "ب" در بسم الله نهفته است اگر کسی بخواهد تفسیر کند یک عمر کفاف نمی دهد!
گفتند: قرآن هفتاد بند دارد و  هر بطن آن باز هفتاد بطن . همینطور این درست است اما این را طوری معنا کردند که یعنی نبایدنزدیکش رفت، یعنی هرکس قرآن را گشود و در آن اندیشید و از آن چیزی فهمید، محکوم شود و هرچه از آن فهمیده مطرود و مشکوک اعلام شود
گفتند هرکس قرآن را با عقل خویش تفسیر کند باید در نشیمنگاه آتشینش فرودآید، در حالیکه سخن پیغمبر است " من فسر القرآن برأیة فلیتبوء مقعده من النار" است.می بینیم چطور هوشیارانه ،رأی را عقل معنی کردند و و مردم را از خواندن و فهمیدن و عمل کردن به قرآن ترساندند و بعد خودشان در حالیکه  " تفسیر به عقل" را تحریم کردند، بر خلاف همین حدیث، قرآن را سراسر "رأی خود" تحریف و توجیه و تأویل کردند...

حتی بعضی حرف های بدتری گفتند: اصلا قرآن حقیقی دست امام زمان است و هروقت ظهور کند با خود خواهد آورد و قرآن فعلی، قرآن اصلی نیست! تحریف شده است، بعضی آیات را از آن برداشته اند و ...
دوست روشنفکر من! همین ها نشانه ی آن است که دشمن از قرآن می ترسد و همین ترس دشمن کافی نیست که تو را به نقش قرآن در حیات و نجات و بیداری و خلاقیت این کتاب مطمئن سازد؟


 تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "
چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است . قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام .
یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و …  آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …
قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،
خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .
آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
miss mehrabian

وصیت نامه کوروش کبیر

ســـنتـــــــــــــــوری - وصیت نامه کوروش کبیر

"به نام خدا"

وصیت نامه ی کوروش کبیر

اینک که من از دنیا می روم، بیست و پنج کشور جزو امپراتوری ایران است و در تمامی این کشورها پول ایران رواج دارد و ایرانیان درآن کشورها دارای احترام هستند و مردم آن کشورها نیز در ایران دارای احترامند .
جانشین منخشایارشاباید مثل من در حفظ این کشورها کوشا باشد و راه نگهداری این کشورها این است که در امور داخلی آن ها مداخله نکند و مذهب و شعائر آنان را محترم شمرد .

اکنون که من از این دنیا می روم تو دوازدهکروردریکزر در خزانه داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو می باشد، زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست.
البته به خاطر داشته باش تو باید به این حزانه بیفزایی نه این که از آن بکاهی، من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن، زیرا قاعده بودن این مقدار زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند، اما در اولین فرصت آن چه برداشتی به خزانه بر گردان .

مادرت آتوسا ( دخترکورش کبیر) بر گردن من حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن .

ده سال است که من مشغول ساختن انبارهای غله در نقاط مختلف کشور هستم و من روش ساختن این انبارها را که از سنگ ساخته می شود و به شکل استوانه هست درمصرآموختم .
چون انبارها پیوسته تخلیه می شود حشرات در آن به وجود نمی آید و غله در این انبارها چندین سال می ماند بدون این که فاسد شود .
و تو باید بعد از من به ساختن انبارهای غله ادامه بدهی تا این که همواره آذوغه دو یاسه سال کشور در آن انبارها موجود باشد و هر سال بعد از این که غله جدید بدست آمد از غله موجود در انبارها برای تامین کسری خوار و بار استفاده کن و غله جدید را بعد از این کهبوجاریشد به انبار منتقل نما .
به این ترتیب تو برای آذوقه در این مملکت دغدغه نخواهی داشت ولو دو یا سه سال پیاپی خشک سالی شود .

هرگز دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی نگمار و برای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافیست .
چون اگر دوستان و ندیمان خود را به کار های مملکتی بگماری و آنان به مردم ظلم کنند و استفاده نا مشروع نمایند نخواهی توانست آنها را مجازات کنی چون با تو دوست اند و تو ناچاری رعایت دوستی نمایی.

کانالی که من می حواستم بین رود نیل و دریای سرخ به وجود آورم ، به اتمام نرسید و تمام کردن این کانال از نظر بازرگانی و جنگی خیلی اهمیت دارد، تو باید آن کانال را به اتمام رسانی .

  • توجه کنید : همان کانالی که بعد از دو هزار و دویست سال ، بعنوان کانال سوئز توسط اروپایی ها ساخته شد .

و عوارض عبور کشتی ها از آن کانال نباید آن قدر سنگین باشد که ناخدایان کشتی ها ترجیح بدهند که از آن عبور نکنند .

اکنون من سپاهی به طرف مصر فرستادم تا این که در این قلمرو ، نظم و امنیت برقرار کند .
ولی فرصت نکردم سپاهی به طرفیونانبفرستم و تو باید این کار را به انجام برسانی، با یک ارتش قدرتمند به یونان حمله کن و به یونانیان بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را تنبیه کند .

توصیه دیگر من به تو این است که هرگز دروغگو و متملق را به خود راه نده، چون هر دوی آنها آفت سلطنت اند و بدون ترحم دروغگو را از خود بران.
هرگز عمال دیوان را بر مردم مسلط مکن و برای این که عمال دیوان بر مردم مسلط نشوند، قانون مالیات را وضع کردم که تماس عمال دیوان با مردم را خیلی کم کرده است و اگر این قانون را حفظ نمایی عمال حکومت زیاد با مردم تماس نخواهند داشت .

افسران و سربازان ارتش را راضی نگاه دار و با آنها بدرفتاری نکن، اگر با آنها بد رفتاری نمایی آن ها نخواهند توانست مقابله به مثل کنند ، اما در میدان جنگ تلافی خواهند کرد ولو به قیمت کشته شدن خودشان باشد و تلافی آن ها این طور خواهد بود که دست روی دست می گذارند و تسلیم می شوند تا این که وسیله شکست خوردن تو را فراهم کنند .

امر آموزش را که من شروع کردم ادامه بده و بگذار اتباع تو بتوانند بخوانند و بنویسند تا این که فهم و عقل آنها بیشتر شود و هر چه فهم و عقل آنها بیشتر شود تو با اطمینان بیشتری حکومت خواهی کرد .

همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند .

بعد از این که من زندگی را بدرود گفتم ، بدن من را بشوی و آنگاه کفنی را که من خود فراهم کردم بر من بپیچان و در تابوت سنگی قرار بده و در قبر بگذار ،
اما قبرم را مسدود مکن تا هر زمانی که می توانی وارد قبر بشوی و تابوت سنگی من را آنجا ببینی و بفهمی که من پدرت پادشاهی مقتدر بودم و بر بیست و پنج کشور سلطنت می کردم ، پس مردم و خود تو نیز خواهید مرد زیرا که سرنوشت آدمی این است که بمیرد، خواه پادشاه بیست و پنج کشور باشد ، خواه یک خارکن و هیچ کس در این جهان باقی نخواهد ماند،
اگر تو هر زمان که فرصت بدست می آوری وارد قبر من بشوی و تابوت مرا ببینی، غرور و خودخواهی بر تو غلبه نخواهد کرد، اما وقتی مرگ خود را نزدیک دیدی، بگو قبر مرا مسدود کنند و وصیت کن که پسرت قبر تو را باز نگه دارد تا این که بتواند تابوت حاوی جسدت را ببیند.

زنهار، زنهار، هرگز خودت هم مدعی و هم قاضی نشو، اگر از کسی ادعایی داری موافقت کن یک قاضی بی طرف آن ادعا را مورد رسیدگی قرار دهد و رای صادر کند، زیرا کسی که مدعیست اگر قضاوت کند ظلم خواهد کرد.

هرگز از آباد کردن دست برندار زیرا که اگر از آباد کردن دست برداری کشور تو رو به ویرانی خواهد گذاشت، زیرا قاعده این است که وقتی کشوری آباد نمی شود به طرف ویرانی می رود .
در آباد کردن ، حفر قنات ، احداث جاده و شهرسازی را در درجه اول قرار بده .

عفو و دوستی را فراموش مکن و بدان بعد از عدالت ، برجسته ترین صفت پادشاهان عفو است و سخاوت .
ولی عفو باید فقط موقعی باشد که کسی نسبت به تو خطایی کرده باشد و اگر به دیگری خطایی کرده باشد و تو عفو کنی ظلم کرده ای زیرا حق دیگری را پایمال نموده ای .

بیش از این چیزی نمی گویم، این اظهارات را با حضور کسانی که غیر از تو در اینجا حاضرند کردم تا این که بدانند قبل از مرگ من این توصیه ها را کرده ام و اینک بروید و مرا تنها بگذارید زیرا احساس می کنم مرگم نزدیک شده است .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
miss mehrabian

ببخشید آقا میتونم به خانومتون نگاه کنم؟؟؟

ســـنتـــــــــــــــوری - ببخشید آقا میتونم به خانومتون نگاه کنم؟؟؟

ببخشید آقا میتونم به خانومتون نگاه کنم؟؟؟

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت: ببخشید آقا! من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم ولذت ببرم؟ مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جاخورده بود،مثل آتشفشان از جادر رفت و میان بازار و جمعیت،یقه ی جوان را گرفت و عصبانی،طوری که رگ گردنش بیرون زده بود،او را به دیوار کوفت وفریاد زد:مرتیکه عوضی... خجالت نمیکشی؟ جوان اما،بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و واکنشی نشان دهد،همانطور مودبانه و متین ادامه داد: خیلی عذر میخوام، فکر نمیکردم این همه عصبی و غیرتی بشین،دیدم به خاطر وضع ظاهر خانومتون دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن،من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم... حالا هم یقمو ول کنین،از خیرش گذشتم! مرد خشکش زد... همانطور که یقه ی جوان را گرفته بود،آب دهانش را قورت دادو زیر چشمی زنش را برانداز کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
miss mehrabian

ماهمه خانه به دوشان غم سیلاب نداریم

ســـنتـــــــــــــــوری - ماهمه خانه به دوشان غم سیلاب نداریم

لاک پشت صفت

خانه به دوشیم

آهسته مسیر عشق،طی باید

ما ره جزاین مسیرنداریم!

مست از می ایستادگیمان!!

هرگز غم ویرانه نداریم

هست از اثرعاشقیمان!!

هرگز غم کاشانه نداریم!!!

شاعر:امیر شکیبا

 تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

افتاده به کنجی خبراز یار نداریم

یارای سفرباتن بیمار نداریم

همسایه در خانه ی مارا نگشاید

در شهر غریبیم و خریدار نداریم

نومید و غمین دست به کاری نتوان زد

بی حجت او گرمی بازار نداریم

یارب مددی کنبرسان مونس جانم

ماجزتو کسی یارو مددکار نداریم

این بند تمناست که پاپیچ دل ماست

ورنه گله از سلسله ی یار نداریم

عید آمده هرجاسخن از دیدن یار است

افسوس که مارخصت دیدار نداریم

لطفی بنما گوشه ی چشمی و همان بس

مادیده به دروازه ی اغیار نداریم

شاعر:روح اله سیمایی

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
miss mehrabian

عکس یک خانه به دوش

ســـنتـــــــــــــــوری - عکس یک خانه به دوش


***

***


 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
miss mehrabian

شهید از نظر دکتر شریعتی

ســـنتـــــــــــــــوری - شهید از نظر دکتر شریعتی

شهادت جدای از ارزش معنوی آن یک هنر است، هنری دست نایافتنی... فراموش کردن هنرمند یعنی مرگ وجهل عالم..

اینا رو گفتم ک برسم به این مطلب که وقتی شنیدم ودیدم بیش ازپیش به حرفای معلم شهیدم ایمان اوردم ..

مدرسه ای ابتدایی واقع در محله ی چهارباغ خوانسار که نام آن مدرسه ی شهید ... بود به نام آینده سازان تغییریافت،چرا ؟؟؟؟ تو شهرمذهبی ؟؟؟؟ یا خودمونو گول میزنیم؟؟

...مدرسه نو شد، اسم مدرسه هم نوشد!!! درظاهر هیچکس به اون توجه نکرد خب عوض کردند چیزی نشد از ارزش شهید که کم نشد..این دختره چی میگه...الله اکبر... به این سکوت مردم... از روی بیخبری نه از روی صبوری،بله از ارزش شهید کم نمیشه اما کم کم از یادها خواهد رفت این اول راهه و هزار مصیبت دیگر...این عزیزان ونامشون سرمایه های ما،نامشون انگیزه ای برای ایمان ما،عشق ما،همه چیز ما... کم کم همه چیز داره عادی میشه...هشت سال دفاع مقدس رفت تو خاطره ها...(صرفا جهت اطلاع!)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
miss mehrabian

خدا جون دوست دارم

ســـنتـــــــــــــــوری - خدا جون دوست دارم

تورا گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب


بدینسان خوابها را باتوزیبا می کنم هر شب


تبی این گاه را چونکوهسنگین می کند آنگاه


چه آتشها که در اینکوهبرپا می کنم هر شب


تماشایی است پیچ و تابآتشها .... خوشا بر من


که پیچ و تابآتشرا تماشا می کنم هر شب


مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنیای دوست


چگونه باجنونخود مدارا می کنم هر شب


چنان دستم تهی گردیده از گرمایدست تو


که این یخ کرده را از بی کسی،هامی کنم هرشب


تمامسایه هارا می کشم بر روزن مهتاب


حضورمرا ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب


دلمفریادمی خواهد ولی در انزوای خویش


چه بی آزار با دیوارنجوامی کنم هر شب


کجا دنبال مفهومی برایعشقمی گردی ؟


که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب






 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
miss mehrabian

خوانسار رزم

ســـنتـــــــــــــــوری - خوانسار رزم

دوستان ورزشی به این وبلاگ هم سربزنید

http://khansarRazm.blogfa.com

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
miss mehrabian