ســـنتـــــــــــــــوری - مژده ای دل که ....!!!

یه خبر خوب واسه مردم شهرم دارم که آخر برنامه میگم!

............!!

................!!

......................!!!

( دل تو دلمون نبود واسه شنیدن این خبر خوب)

(مجبور شدیم کل برنامه رو پای جعبه ی جادویی بشینیم!)

خب میخام این مژده رو به مردم شهر خوانسار بدم که زمین هایی خریداری شده که قراره این زمین ها ساخته بشه و....

1500 تا فکر از مغزم عبور کرد:

احداث دانشگاه.. فضای سبز و تفریحگاه.. سینمـــــــا!!!!...

ح.و.ز.ه

همچنان که به افق نیگا میکردم با خودم میگفتم دختر خوب تو دیگه چقد ساده ای... و همونطور محو شدم!

.

.

.

پی نوشت: بهترین محله رو.. چی بگم..

پی نوشت: از ماست که بر ماست!!!!!!

پی نوشت: شهر عزیز و دوست داشتنی من، شرمنده که از دست من تهنا کاری بر نمیاد!

پی نوشت: شهر مذهبی من!!!!!!!!!!! جای هزینه زمین خریدن چه کارای خیری که... دست دوتا جوون که خونه ندارن.. هزینه ازدواج.. آزادکردن زندانیای باآبرو وبی گناه... هزینه تحصیل استعدادهایی که بنده میشناسمشون و نمیتونن برن دانشگاه.. و ............. اینا خدارو شاد میکنه نه اونایی که شما...

پی نوشت: مسئولین محترم به فکر باشید به فکر پاسخگویی در پیشگاه خداوند هم باشید نذارید این تعداد کم از جوونا و کسایی که موندند تا کاری بکنن ببــــــــــرن نفس کم بیارن و برن


زندگی زیباست اما عــــــــــــادلانه نیست.