و شکاک و آزاد و مستقل، در تضاد با اطاعت و تقلید است؛ "ایمان" بنیاد اطاعت و متقارن با آن، بنیاد "حکومت" است؛ "دین" نمی تواند بدون حکومت
باشد؛ کسیکه "مومن" است برای این ایمان دارد تا خدا و نمایندگانش بر او حکومت کنند
"انسان جاهل"، انسانی ست که عقل خلاق و عقل شناسنده و عقل انتقادگر و شکاک از او گرفته شده باشد؛ به این شخص قبولانده
شده است که نمی تواند بدون تقلید و اطاعت از حاکمش، زندگی کند؛ زندگی چنین انسانی بدبختی و شقاوت و هرج و مرج خواهد بود
(دکتر منوچهر جمالی، کتاب "آزادی، حق انتقاد از اسلام")
دوستان بزرگوار میخوام اگ نظرتون مخالفه این بحث آقای جمالی با دلیل برام توضیح بدید واما چیزی ک سالیانیست ک ب آن می اندیشم:
انسان موجودیست ک قدرت اختیار داره و این اختیارو خود قدرت مطلق یعنی خداوند ب ما بخشیده و حالا دین یه برنامه کامل برای زندگی بهتره
ک باز هم قدرت مطلق در اختیارِ اختیار ما قرار داده!
اما چیزی ک وجود داره اینه ک اگ ما اختیار داریم پس بهشت و جهنم برای چیست؟! یا واضحترش اینه ک من بگم فرزندم دخترم این خونه مال
توست بهت قدرت اختیار میدم از اونورم یه قرارداد بنویسم این شرایط استفاده ازاین خونست.... خب کاملا مشخصه ک اون شرایط دیگ اختیار رو
سلب میکنه!
من جایی خوندم ک الان حضور ذهن ندارم منبعش چی بود ک جهنم فقط از کافران و مشرکان پر میشه...!
اما در روایات ما (منظورم روایات معصومین نیست) بر بیشتر لذات آدمی جمله حرام است رو استفاده کردند و وعده جهنم!
و خیلی شبه های دیگری ک تو ذهنمه و فعلا همین کافیه..!
دوست دارم نظرتونو بدونم و البته خیلیا باهام بحث کردند و من کاملا قانع نشدم! در مورد مطلب آقای جمالی هم تاحدی درسته و هنوزم دارم
بهش فکر میکنم
تهش اینو بگم ک نمیدونم چرا اما همیشه حس میکنم فقط کافران و مشرکان بد مطلق هستن و جهنم وعده ی اوناست و خداوند خیلی ساده
بگم واسه مابقی ست ک بهشت رو بنا کرده نمیدونم شاید زیادی امیدوارم!
وبازم ته تهش اینو اضافه کنم ک اینا فقط سوالای ذهن منه.. اون بعد مساله عشق ب خداوند و بدون توجه ب بهشت و جهنم و خالصانه
خواستنش مد نظرم نیس!
ببخشید عجله ای نوشتم .. کار دارم! یاحق
,,